سلام مطلب بسيار جلبي بود
وبلاگتون رو به صورت اتفاقي ديدم
موفق باشيد
وقت کردي سر بزن به روز هستمبه اميد ديدار
سلام خسته نباشيد جالب بود دستتون درد نكنه
خدا نگهدار و ديگر هيچ
به نام خالق جن و انس
سلام!
به نظر من مهمترين ايرادي که به فيلم «اغماء» وارد است اين است که: نويسنده به «حجت و نشانه بودن» بعضي امور بر بندگان توجهي نداشته است.توضيح : يکي از اصول عقلي که انسان را در شناخت حجت هاي الهي ياري مي رساند، در جايي است که انسان با واقعه اي برخورد کند که برخاسته از قدرتي مافوق بشري است. در اين صورت عقل حکم به حجت بودن اين واقعه مي کند و دليل حجت بودن آن هم اين است که اگر اين قدرت مافوق بشر از جانب خدا نيست، پس خداوند که پروردگار ماست و همه امور به دست اوست، مانع از برخورد ما با اين واقعه مي شد، چون ما راهي به کشف حقيقت نداريم.مثلاً فرض کنيد شما در يک بياباني هستيد، که هيچ موجود زنده اي در اطرافتان ديده نمي شود. ناگهان صدايي در گوشتان طنين انداز مي شود: «من خداي تو هستم و اگر به من ايمان داري به تو امر مي کنم که هم اکنون بر من سجده کني» در اينجا عقل انسان چنين حکم مي کند: اين صدا مي تواند توسط شيطان يا يک موجود داراي امکانات فوق بشري صادر شده باشد، اما اگر اين صدا از جانب خدا نباشد، خدا از روي حکمتش مي بايست از مواجهه من با اين صدا به اين صورت غيرطبيعي و معجزه آسا جلوگيري مي نمود، چون من راهي به کشف راست يا دروغ بودن اين صدا ندارم. پس نتيجه خواهيد گرفت که اين از جانب خداوند است و درواقع اين حجت الهي است. سنت الهي در حجت و نشانه هاي ارائه داده شده همين بوده است. پي بردن به پيامبري حضرت موسي (ع) و ديگر انبياء از روي معجزاتي که ارائه نموده اند، نيز همين گونه و از همين حکم عقلي بوده است. در حالي که مي بينيم در فيلم «اغماء» اين نکته بسيار مهم اصلاً رعايت نشده است. تجسم شيطان در کالبد انساني زياد ايرادي وارد نمي کند. اما ايراد اصلي آنجايي است که اين شيطان براي گمراه کردن قهرمان داستان، از حجت الهي بهره مي گيرد يعني علم غيب. ابتداي آشنايي شيطان با دکتر را در نظر بگيريد. هر انسان مؤمن و مخلصي هم جاي دکتر بود بعد از ديدن اين حجت آشکار نتيجه مي گرفت که الياس مأمور الهي است (*) چون قدرت مافوق بشري دارد (علم غيب) و سنت خدا اين است که اين امور معجزه آسا را به انسانهاي معمولي و ناشايست اعطا نمي کند. نشان دادن شيطان در قالب انساني که براي نشان دادن حقانيت خود از امري مثل معجزه استفاده مي کند، نشان دادن امري خلاف سنت الهي است. اين داستان، يک نوع سردرگمي در مخاطبين خداجو ايجاد مي کند که پس چگونه شيطان را از فرستاده خدا بازشناسيم، وقتي که حتي امور شبيه معجزات پيامبران هم نمي تواند حجتي براي اثبات حقانيت آورنده اش باشند.اين برداشت حاصل تفکر و برداشت من از آيات و سنن الهي بود، البته ممکن است تمام حقيقت نباشد، پس از شما خواهشمندم اگر حقيقتي ماوراي اين برداشت هست که من از آن خبر ندارم، حتماً بنده را آگاه نماييد.والله العالم.
والسلام
________________________(*) مگر اينکه بعد از گذشت مراحلي و مشاهده اولين گناه آشکار از الياس در اعتقاد خود (به مأمور بودن او) شک کند.
با کليت حرفتون موافقم ول يدين اين الياس يه خوبي که واسه خود من داشت اين بود که الان هر کاري ميخوام انجام بدم همش به اين فکر ميکنم نکنه الياس درونم داره منو ترغيب به اين کا رميکنه.همين باعث ميشه به اون کارم بيشترفکر کنم.
راستي عيدتون مبارک